زن اولین کسی بود که بسته راباز کرد و خود را در آینه دید و جیغ زد: جک، تو همیشه میگفتی من زیبا هستم، من واقعآ زیبا هستم! مرد آینه را بدست گرفت و در آن نگاه کرد لبخندی زد و گفت: تو همیشه میگفتی که من خشن هستم ولی من جذاب هستم. نفر بعدی دختر کوچکشان بود که گفت: مامان، مامان، چشمهای من شبیه توست . در این اثنا پسر کوچکشان که بسیار پر انرژی بود از راه رسید و آینه را قاپید او در چهار سالگی از قاطر لگد خورده بود و صورتش از ریخت افتاده بود، او فریاد زد: من زشتم ! من زشتم!
و در حالی که بشدت گریه میکرد به پدرش گفت : پدر، آیا من همیشه همین شکل بودم ؟
بله پسرم ، همیشه .
با این حال تو مرا دوست داری ؟
بله پسرم، دوستت دارم !
چرا؟ برای چه من را دوست داری ؟
چون مال من هستی!!!
….و من هر روز صبح وقتی صادقانه به درونم نگاه میکنم و می بینم که زشت است ، از خدا میرسم آیا دوستم داری ؟ و او همیشه مهربانانه جواب می دهد: بله !و وقتی از او می پرسم چرا دوستم داری ؟
او میگوید : چون مال من هستی.
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند / قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند / تارموی توست اما ریشه ی عمر من است
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم که دگر باز از این گونه خطاها نکنم بوسه دادی و چو برخواست لبت از لب من توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم!
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند / قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند / تارموی توست اما ریشه ی عمر من است
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم که دگر باز از این گونه خطاها نکنم بوسه دادی و چو برخواست لبت از لب من توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم!
می بوسیمت سه تایی من و غم و تنهایی / امان از این جدایی دلتنگتم خدایی…
یکی در آرزوی دیدن توست/یکی در حسرت بوسیدن توست/ولی من ساده و بی ادعایم/تمام هستیم خندیدن توست..
به یک فرشته گفتم:برو و معشوقم که عاشقش هستم را ببوس!!
فرشته رفت و وقتی برگشت دیدم چشماش اشکیه و گریه کرده!!
به فرشته گفتم: معشوق مرا بوسیدی؟! فرشته گفت:
نه نشد!! به فرشته گفتم:چرا؟
فرشته مهربون گفت:دو فرشته هیچ وقت همدیگرو را نمی بوسن!
گرمترین بوسه ها را نصیب کسی کن که در سرد ترین لحظه ها به یاد توست…
بوسه هایت انار را می ترکاند، نفس هایت سیب را می رساند، آغوشت ابر را می باراند
پاییزترینی تو!
او شراب بوسه می خواهد ز من / من چه گویم قلب پر امید را
او به فکر لذت و غافل که من / طالبم آن لذت جاوید را…
لبخند تو طلوع و بوسه ی تو غروب منه ممنونم بخاطر اینکه بهترین و شگرف ترین دوست و همدم منی…
بوسه ام را می گذارم پشت در / قهرکردی ، قهرکردم ، سر به سر
تو بیا ، در را تماما باز کن / هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم ، داشتی؟ / آمدم ، حالا تو با من آشتی؟
به امید نگاهت ایستادن / به روی شانه هایت سر نهادن
خوشتر از این آرزویی است / دهان کوچکت را بوسه دادن…
بوسه ابتکاریست از طبیعت، برای زمانیکه احساس در کلام نمی گنجد…
میبوسمت
مام شیرینی عسل از بوسه است پاسخ هر بوسه ای یک بوسه است بهترین هدیه پس از یک انتظار،بشنوید از من فقط یک بوسه است
ای بنازم گل لب مرمر دندان تو را / باغ صد رنگ ندارد لب خندان تو را
می و میخانه کجا حال نگاه تو کجا؟؟ / که ندارد بشری حالت چشمان تو را
لب به دندان گزم از حسرت یک بوسه ی گرم / چون به لبخند ببینم لب و دندان تو را
برو بشین رو پشت بوم، روتو بکن به آسمون در جهت وزش باد یه بوسه فرستادم برا
سکوت مقدس عشق را میستایم بر لبهای بسته اش بوسه میزنم شاید مرحمی باشد برای
فریاد در گلو مانده ام سکوت میکنم، صبر میکنم و همین است که مرا هر روز به عشق مجنون تر میکند
لبخند تو طلوع و بوسه ی تو غروب منه ممنونم بخاطر اینکه بهترین و شگرف ترین دوست و همدم منی
کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد
کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد
ناز آن چشمی که سویش مال ماست ناز آن رویی که بوسش مال ماست!
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
هی روزگاررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
همش چهار سالم بود یه دختر چشم عسلی با موهای بلند ومشکی،صورتم کمی آفتاب سوخته شده بود
چون ظهرا توی کوچه توپ بازی میکردم صمیمی ترین دوستم پرستو بود که توی کوچه بازی میکردیم.
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
??ادامه مطلب??
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
دستم را که به دستگیره گرفتم، نالهی مبهماش بلند شد. پایم را روی پله گذاشته و به داخل خزیدم که نفسم بند آمد؛ با صدای خرد شدن چیزی، نگاهم به کف دوخته شد. سوسکهای زنده و خشک شده، زیر پایم خش خش صدا میکردند و خودشان را به کف کفشهایم میمالیدند. بوی تحملناپذیر و بدی که از تخلیه نکردنِ چاهِ فاضلاب در فضا پیچیده بود، حالم را بد میکرد.
بقیه داستان در ادامه مطلب
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
??ادامه مطلب??
مجموعه ای جدید و زیبا از لحظات عاشقانه و با احساس دخترانه
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
??ادامه مطلب??
مجموعه عکسهایی رمانتیک و عاشقانه ، در لحظات احساسی و تنهایی دخترانه
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, , آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, , آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
??ادامه مطلب??
قلبت طاقتم را نداشت و طاقتم تو را………تقدیم به دریای عشقم
دارم از تو می نوسم…………..که نگی دوست ندارم
از تو که با یک نگاهت ………….زیر و رو شد روزگارم
روی گلهای نرگس ، با یک مداد قرمز ، هزار دفعه نوشتم…………زندگی بی تو هرگز
تموم دنیا سر جاش ………………….. فقط منو دوست داشته باش
دوست واقعی کسی است که دست تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند
بدترین شکل دلتنگی برای کسی است که در کنار او باشی
ولی بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.
دعایی میکنم هرشب ز دل بیرون رود مهرت……ولی اهسته میگویم خدایا بی اثر باشد
تو بودی باور من ، تو یار و یاور من ، تو بودی عشق اول ، رفیق اخر من
تو بودی شور هستی ، رفیق خوب مستی ، تو بودی کعبه عشق ، مثل خدا پرستی
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت ، بیچاره از این عشق سوختن اموخت.
فرق من و پروانه در اینست که او پرش و من دلم سوخت.
شبی پرسیدمت بابی قراری به غیر از من کسی را دوست داری؟
به چشمت از شرم شد اشک جاری میان گریه هایش گفت…..اری
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
کجایی ؟
این روز ها حالم خوش نیس
غم غم غم دوشم را سنگین کرده
بار سنگین غمگها مانند ارواحی سرگردان
دور سرم پرسه میزنند و دیوانه ام میکنه اند
و من تنها پناهم همین وب هست
یادش بخیررررررر
†??'§ : آواره مرگ, مرگ, اواره , اواره مرگ, باز هم بی کسی رو چاره کردیم, آواره مرگ, بهنوش, باز, بی کسی , چاره , تنهایی, عاشقانه, داستان, رومان, ,
C†?êmê§ |