با ساعت دلم
وقت دقیق آمدن توست!
من ایستاده ام:
مانند تک درخت سر کوچه
با شاخه هایی از آغوش
با برگ های از بوسه
با ساعت غرورم اما !
من ایستاده ام:
با شاخه هایی از تابستان
با برگ هایی از پاییز
هنگام شعله ور شدن من!
هنگام شعله ور شدن توست!
ها . . . چشم ها را می بندم
ها . . . گوش ها را می گیرم
با ساعت مشامم
اینک:
وقت عبور عطر تن توست
دلگیرم از خودم.. فرصت نشد بگم... من عاشقت شدم!
من عاشقت شدم...کاش مونده بودی و... میشد بهت بگم..
میترسم از همه... از این شبای سرد... تو فکر رفتی... کاریش نمیشه کرد
میخواسم بت بگم.. فکر کسی نباش... میخواستم بت بگم اما دلم نذاش
ما عاشق همیم.. ما میرسیم بهم.. کاش اینجا بودی و.... من عاشقت شدم
از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب شاید تو میخواهی مرا در کوچه ها امشب پشت ستون سایه ها روی درخت شب میجویم اما نیستی در هیچ جا امشب میدانم آری نیستی اما نمیدانم بیهوده میگردم به دنبالت چرا امشب هرشب تو را بی جستجو می یافتم اما نگذاشت بی خوابی بدست آرم تورا امشب ها...سایه ای دیدم شبیهت نیست اما حیف ایکاش میدیدم به چشمانم خطا امشب هرشب صدای پای تو می آمد از هرچیز حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب طاقت نمی آرم تو که میدانی از دیشب باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب ای ماجرای شعر و شب های جنون من آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب
تا حالا شده عاشق بشین؟؟؟
میدونین عشق چه رنگیه؟؟؟
میدونین عشقق چه مزه ای داره؟؟؟
میدونین عشق چه بویی داره؟؟؟
میدونین عاشق چه شکلیه؟؟؟
میدونین معشوق چه کار میکنه با قلب عاشق؟؟؟
مدونین قلب عاشق برای چی میزنه؟؟؟
میدونین قلب عاشق برای کی میزنه؟؟؟
میدونین ...؟؟؟
وقتی
یه روز دیدی خودت اینجایی و دلت یه جای دیگه … بدون که کار از کار گذشته و تو عاشق شدی
طوری میشه که قلبت فقط و فقط واسه عشق می تپه ، چقدر قشنگه عاشق بودن و مثل شمع سوختن
همه چی با یک نگاه شروع میشه
این نگاه مثل نگاهای دیگه نست ، یه چیزی داره که اونای دیگه ندارن ...
محو زیبایی نگاهش میشی ، تا ابد تصویر نگاهش رو توی قلبت حبس می کنی ، نه اصلا می زاریش توی یه صندوق ، درش رو هم قفل می کنی تا کسی بهش دست نزنه.
حتی وقتی با عشقت روی یه سکو می شینی و واسه ساعتهای متمادی باهاش حرفی نمی زنی ، وقتی ازش دور میشی احساس می کنی قشنگترین گفتگوی عمرت رو با کسی داری از دست میدی.
می بینی کار دل رو؟
شب می آی که بخوابی مگه فکرش می زاره؟! خلاصه بعد یه جنگ و
جدال طولانی با خودت چشات رو رو هم می زاری ولی همش از خواب میپری ...
از چیزی میترسی ...
صبح که از خواب بیدار میشی نه می تونی چیزی بخوری نه می تونی کاری انجام بدی ، فقط و فقط اونه که توی فکر و ذهنت قدم می زنه
به خودت می گی ای بابا از درس و زندگی افتادم ! آخه من چمه ؟
راه می افتی تو کوچه و خیابون هر جا که میری هرچی که می بینی فقط اونه ، گویا که همه چی از بین رفته و فقط اون مونده
طوری بهش عادت می کنی که اگه فقط یه روز نبینیش دنیا به آخر میرسه
وقتی با اونی مثل اینکه تو آسمونا سیر می کنی وقتی بهت نگاه می کنه گویا همه دنیا رو بهت میدن
گرچه عشق نه حرفی می زنه و نه نگاهی می کنه !
آخه خاصیت عشق همینه آدم رو عاشق می کنه و بعد ولش می کنه به امون خدا
وقتی باهاته همش سرش پائینه
تو دلت می گی تورو خدا فقط یه بار نیگام کن آخه دلم واسه اون چشای قشنگت یه ذره شده
دیگه از آن خودت نیستی
بدجوری بهش عادت کردی ! مگه نه ؟ یه روزی بهت میگه که می خواد ببینتت
سراز پا نمی شناسی حتی نمیدونی چی کار کنی ...
فقط دلت شور میزنه آخه شب قبل خواب اونو دیدی...
خواب دیدی که همش از دستت فرار میکنه ...
هیچوقت براش گل رز قرمز نگرفتی ...چون بهت گفته بود همش دروغه تو هم نخواستی فکر کنه تو دروغ میگی آخه از دروغ متنفره ...
وقتی اون رو می بینی با لبخند بهش میگی خیلی خوشحالی که امروز میبینیش ...
ولی اون ...
سرش رو بلند می کنه و تو چشات زل میزنه و بهت میگه
اومدم بهت بگم ، بهتره فراموشم کنی !
دنیا رو سرت خراب میشه
همه چی رو ازت می گیرن همه خوشبختیهای دنیا رو
بهش می گی من … من … من
از جاش بلند میشه و خیلی آروم دستت رو میبوسه میذاره رو قلبش و بهت میگه خیلی دوستت دارم وبرای همیشه ترکت می کنه
دیگه قلبت نمی تپه دیگه خون تو رگات جاری نمیشه
یه هویی صدای شکستن چیزی می آد
دلت می شکنه و تکه های شکستش روی زمین میریزه
دلت میخواد گریه کنی ولی یادت می افته بهش قول داده بودی که هیچوقت به خاطر اون گریه نمیکنی چون میگفت اگه یه قطره اشک از چشمای تو بیاد من خودم رو نمیبخشم ...
دلت میخواد بهش بگی چقدر بی رحمی که گریه رو ازم گرفتی ولی اصلا هیچ صدایی از گلوت در نمیاد
بهت میگه فهمیدی چی گفتم ؟با سر بهش میگی آره!...
وقتی ازش میپرسی چرا؟؟؟میگه چون دوستت دارم!
انگشتری رو که تو دستته در میاری آخه خیلی اونو دوست داره بهش میگی مال تو ...
ازت میگیره ولی دوباره تو انگشتت میکنه ...میگه فقط تو دست تو قشنگه...
بعد دستت رو محکم فشار میده و تو چشمات نگاه میکنه و...
بعد اون روز دیگه دلت نمیخواد چشمات رو باز نمی کنی
آخه اگه بازشون کنی باید دنیای بدون اون رو ببینی
تو دنیای بدون اون رو می خوای چی کار ؟
و برای همیشه یه دل شکسته باقی می مونی
در دیـاری که در او نیــست کسـی یار کسی کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی
هر کـــــس آزار مــــن زار پسنـــدیـــدولــــی نپسنــدیـــد دل زار مــــن آزار کســـی
آخرش محـــنت جانـگاه بـــه چــاه انــدازد هرکه چون ماه بر افروخت شب تارکسی
سودش این بس که به هیچش بفروشند چون من هر که با قیمت جان بود خریدارکسی
ســـود بازار محـــبت همـــه آه ســــــرد است تا نکوشیــــد پس گــرمی بـازار کسی
غیـــــــر آزار ندیــــدم چـــو گرفتـــارم دیـــــد کس مبــادا چو مـن زار گرفتار کسی
تا شـــــدم خار تـــو رشـــکم به عزیــزان آید بار الها !کـه عزیزی نشود خار کسی
آنکه خاطرهوس عشق ووفا دارد ازاو به هوس هردوسه روزی است هوادارکسی
لطف حــــق یـــار کسی بــاد که در دوره ما نـــــشود یار کسی تـــا نشود بـار کسی
گرکسی را نفکنــــدیم بســر سایـــه چو گل شکر ایــــزد که نبودیم به پـا خارکسی
شهریــــــارا سر مــن زیــر پس کاخ ستــم به که بر سر فتـــدم سایــه دیوار کسی
خیلی دلم گرفته دل تنگیهایم تمومی نداره دوست دارم مثل یک ابر پاییزی ببارم
نه کمه دوست دارم اندازه تمام ابرهای آسمون ببارم
ولی نمی تونم این قرصهای لعنتی مگه میزارن گریه روهم ازم گرفتن
الان چند وقته که حسرت گریه کردن هم به دلم مونده
ای خدا گریه رو هم برام زیاد دیدی !!!!
آخه این همه احساس تنهایی این همه غم واندوه با وجود این همه آدم که دور و برت
هستن و دوستت دارن عجیب نیست!!
از بس الکی لبخند زدم وخندیدم خودم هم از دست خودم خسته شدم آخه تا کی؟!
یک جایی خوندم که:
وقتی خدا بهت میگه باشه چیزی را که میخواهی بهت میده ٬
وقتی میگه صبر کن چیزبهتری بهت میده
وقتی میگه نه داره بهترینها را برات آماده میکنه.
پس خدایا من همچنان صبر میکنم برای بهترینهایت ...
خدایا دوستت دارم ......خدا تنها عشقم......خداتموم وجودم.....خدا تنها امیدم
خدااااااااااااا یار بی کسان.... خدای مهربان.....
خدا جونم تنها یاد تو آرومم میکنه ....
به من لیاقت بده تا قلبم تهی از یاد تو نباشه....
عشق یعنی سالهای عمر سخت
عشق یعنی زهر شیرین بخت تلخ
عشق یعنی خواستن٬ لَه لَه زدن
عشق یعنی سوختن پر پر زدن
عشق یعنی جام لبریز از شراب
عشق یعنی تشنگی یعنی سراب
عشق یعنی لایق مریم شدن
عشق یعنی با خدا همدم شدن
عشق یعنی لحظه های بی قرار
عشق یعنی صبر یعنی انتظار
عشق یعنی از سپیده تا سحر
عشق یعنی پا نهادن در خطر
عشق یعنی لحظه ی دیدار یار
عشق یعنی دست در دست نگار
عشق یعنی آرزو یعنی امید
عشق یعنی روشنی یعنی سپید
عشق یعنی غوطه خوردن بین موج
عشق یعنی رد شدن از مرز اوج عشق یعنی دوری از همه چی وفکر کردن فقط به تو
هر وقت خواستی بدونی کسی دوست داره یانه؟تو چشماش زل بزن .تا عشقتو
تو چشماش ببینی.اگه نگاهت کرد عاشقت هستش.اگه نگاه کردو خجالت
کشید .بدون برات میمیره .اگه سرشو انداخت پایین یه لحظه
رفت تو فکر بدون که بدون تو میمیره
__♥☆
__♥☆
__☆♥
__♥☆
__☆♥☆♥☆♥
___♥☆♥☆♥☆
__♥☆……...♥☆
_☆♥……….☆♥
_♥☆………...♥☆
_☆♥……….☆♥
__♥☆…….♥☆
__☆♥☆♥☆♥
☆♥……….....☆♥
_♥☆………...♥☆
_☆♥…..…...☆♥
__♥☆.....….♥☆
__☆♥……☆♥
____♥☆..♥☆
_____☆♥
__♥☆♥☆♥☆♥
__☆♥
__♥☆
__☆♥☆♥☆
__♥☆
_♥☆
__♥☆♥☆♥☆♥
رفتنت راباور ندارم چون دوست دارم چون می خوام همیشه پیشم باشی چون می خوام
بی تو نباشم حتی یه لحظه.اونقدر دوست دارم که جز تو به کسی فکر نمی کنم انقدر
دوست دارم که شبو روز می کنم با گریه کردن هر لحظه بهت فکر می کنم که یه روز
دستمو می گیره می گه بیا از اول شروع کنیم .هر روز که جوابمو نمی دی می گم
فراموشت می کنم ولی بخدا نمی شه تو خیلی وقته رفتی ولی فراموشت نکردم
تنها ارزوم بود یه بارمیگفتی دوست دارم یه بار میگفتی جز تو به هیچکس فکر نمی کنم
کاش می گفتی علی من همه دنیا منه هر چقدرم دستاش خالی هستش
من همون سادگیشو دوست دارم نه جیب باباشو .میگفتی من خودشو دوست دارم
ولی یه بارم نگفتی منو ارزو به دل گذاشتی باشه ولی هنوزم دوست دارم
اگه بخوای برگردی یکی هنوز هست که هرروز چشماش بهدره که می یای
C†?êmê§ |