وب سایت آواره مرگ

قصه پر از خاطره

آخه من هيچي ندارم كه نثار تو كنم

تا فداي چشاي مثل بهار تو كنم

مي درخشي مثل يك تيكه جواهر توي جمع

من مي ترسم عاقبت يه روز قمارت بكنم

من مثه شباي بي ستاره سرد و خالي ام

خوب مي ترسم جاي عشق غصه رو يار تو كنم

تو مثه قصه پر از خاطره هستي نمي خوام

من بي نشون تو رو نشونه دارت بكنم

تو كه بي قرار ديدن شب و ستاره اي

واسه ديدن ستاره بي قرارت بكنم

مثه دريا بي قراري نمي توني بموني

من چرا مثل يه بركه موندگارت بكنم

من مثه شباي بي ستاره سرد و خالي ام

خوب مي ترسم جاي عشق غصه رو يار تو كنم

تو بگو خودت بگو با تو بمونم يا برم

آخه من هيچ نمي خوام كه غصه دارت بكنم !!!

3 / 9 / 1390

7:23 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

این روزها....

کم کم دارم میفهمم دورو برم چه آدمایی مزخرفی زندگی میکنن!

آدمایی که حاضرن به هر کاری متوسل بشن برای جلب توجه!چقدر بعضی آدما آشغالن!!!

این روزا خیلی چیزا داره واسم روشن میشه!

بعضیا نه اینکه ذاتا خراب باشن ولی دوس دارن خودشونو بد نشون بدن!

دوست دارن دیگرانو آزار بدن!دلشون میخواد دیگران ازشون متنفر باشن!

بهشون تبریک میگم!

واقعا تو کارشون موفق بودن!خیلی موفق.....

کم کم دارم یاد میگیرم که با هرکسی چطور رفتار کنم!

این روزا تو موقعیتهای بدی قرار گرفتم!

خوبه که تنهام نمیذاری تو این موقعیتها!خیلی دوست دارم خدا جونم!خیلیییییییییییییی

3 / 9 / 1390

7:18 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

لحظه هایم . . .

لحظه هام پر شده از دوست داشتن تو
واسه من قشنگه عشقو خواستن تو
میشه با تو هم نفس، ستاره ها شم
با تو همسفر تا مرز قصه ها شم
بی تو این گلایه ها چه بیشمارن
شب و روز برای من فرقی نداره
زندگی رو با تو ، عشقتو میخام
تو نباشی بی تو من، همیشه تنهام
سایه شو ، رو سر این همیشه عاشق
بی تو خالیه تمام این دقایق
من به جز خاطرهام چیزی ندارم
بی تو هر لحظه همیشه بی قرارم

3 / 9 / 1390

7:3 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

بی کس . . .

همه رفتند کسی دور و برم نیست
چنین بی کس شدن در باورم نیست
اگر این آخرا بی عاقبت بود
به جز افسوس هوایی در سرم نیست

همه رفتند کسی با ما نموندش، کسی خط دل ما رو نخوندش
همه رفتند ولی این دل ما را، همون که فکر نمی کردیم سوزوندش
که حاشا تقه ای بر در نخورده، که آیا زنده ایم یا جون سپرده
که حاشا صحبتی حرفی کلامی، که جزو رفته هاییم ما نمرده

عجب بالا و پایین داره دنیا، عجب این روزگار دل سرده با ما
یه روز دور و برم صد تا رفیق بود، منو امروز ببین تنهای تنهام
خیال کردم که این گوشه کنارا، یکی داره هوای کار ما را
یکی هم این میون دلسوز ما هست، نداره آرزو، آزار ما را

خیال کردم که این گوشه کنارا، یکی داره هوای کار ما را
یکی هم این میون دلسوز ما هست، نداره آرزو، آزار ما را

3 / 9 / 1390

7:0 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

درد

حلاج شهرم٫کسی نمی داند که زبانم چیست؟

که دردم چیست؟

که عشقم چیست؟

که دینم چیست؟

که زندگیم چیست؟

که جنونم چیست؟

که سکوتم چیست؟

ای دنیای ناشناخته٫ای که به تازگی به تو رسیده ام٫ تو رو پیش از این ندیده ام پیش

از این دور از تو در اقلیم دیگر می زیسته ام

2 / 9 / 1390

3:28 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

راز حقیقت

خداوندا...

داده هایت٫نداده هایت و گرفته هایت را شکر...

کـه داده هـایـت نـعمـت

نـداده هـایـت حـکمـت

و گـرفـتـه هـایـت آزمـایـش اسـت

درون سینه آهی سرد دارم

رخی پژمرده٫رنگی زرد دارم

ندانم عاشقم٫مستم٫چه هستم

همی دانم دلی پر درد دارم

کسی مانند من تنها نماند

به راه زندگانی وا نماند

خدا را٫در قفای کاروانها

غریبی در بیابان جا نماند

چو ماه از کام ظلمتها دمیدی

جهنی عشق در من آفریدی

2 / 9 / 1390

3:25 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

دخـتـر نـجیـب

دخـتـر نـجیـب

دختری خوب صورت و نا پاک

که نبودش ز بی عفافی باک

بود از فراز جهل و نادانی

روز و شب در پی هوسرانی

درد عشاق را دوا میکرد

من جه گویم که چه ها میکرد

الفرض:گرم کامرانی بود

آنچه من می دانم و تو دانی بود

زنی از دوستان آن دختر

گفت:روزی به او که ای خواهر

ترک خلق و خوی این منکر کن

بگذر از هرزه گری و شوهر کن

دختر تا این سخن را بشنفت

با وقاهت به پاسخ او گفت:

در دلم شور ازدواج به پاست

ولی شوهر نجیب کجاست!!!

خدایا کفر نمی گویم....پریشانم....چی میخواهی تو از جانم!...مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی! خداوندا!...اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی...لباس فقر پوشی...غرورت را برای تکه نانی زیر پای نامردان بیندازی...وشب٬آهسته و خسته تهی دست و زبان بسته...به سوی خانه باز آیی...زمین و آسمان کفر گویی٬٬٬نمیگویی!!!؟!!؟؟!!!!

2 / 9 / 1390

3:22 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

تکیه پاره عاشقی

این فاصله ها که بین ما بسیارند / از بودن ما کنار هم بیزارند

یک روز برای دیدنت می آیم / اما اگر این فاصله ها بگذارند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باز باران بارید خیس شد خاطره ها / مرحبا بر دل ابری هوا

هر کجا هستی باش آسمانت آبی / و تمام دلت از غصه ی دنیا خالی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای دل، دل سودا زده، سامانم کـو؟ / ای کالبد تهی شده جـــــــانم کـو؟

امـــروز که از همیشه مشتاق ترم / ای خانه ی سوت و کور مهمانم کو؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سه نقطه، آخر شعرم برای چشم تو ست که چشم های دو عالم سوای چشم تو ست
هزار شعر نگفته، هزار معنی درد هزار خاطره در لابه لای چشم تو ست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این‌روزها سخاوتِ باد صبا کم است یعنی خبر ز سویِ تو، این‌روزها کم است
غیر از خدا که‌را بپرستم؟ تورا، تورا حس می‌کنم برای دل‌ام یک خدا کم است!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیچاره آهویی که صید پنجه ی شیری ست

بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی ست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امواج نگـــــاهت اعتیاد آور بود زیبـــــایی تو فــــراتر از بـــاور بود

در قاب نگاه چشم من لبخندت لبخند ژوکـوند ، بلکه زیبــاتر بود .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آغاز من ،پایان تو بود چه تجربه سختی بود
دلکندن از گرمای دستان تو هنوز در دستانم
جا مانده حرارتیست
که یاد آور کلمه سخت خداحافظیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زمانی کوه بودم حالا دیگر آدم شده ام می رسیم به هم؟؟؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

طوری که دل تو خواست باشم، نشدم / دلخواه دل تنگ خودم هم نشدم

حوا تو به خانه بهشتی برگرد / من هم متاسفم که آدم نشدم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حسی دارم ، اگـــــر بدا نی بد نیست / شعری گفتم تو هم بخوانی بد نیست

الآن خیلی دلم بـرایت تنگ است / در هــر صورت خبر رســانی بد نیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شوق دیدار تو را قاصد بی رحم چه داند / آن قدر شوق به دیدار تو دارم که خدا میداند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گر ز جهان بگذرم از تو نخواهم گذشت / سر رود از پیکرم از تو نخواهم گذشت

مردمک چشم من نقش تو بر خود گرفت / ور همه جا بنگرم از تو نخواهم گذشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تا قاف ترین قله هستی سیمزغترین همسفرم باش

من مرغ اسیر دریاچه نورم / تا پر بکشم سوی خدا ، بال و پرم باش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بــا این که لب از کـلام بستید شما / ساکت سر جـایتان نشستید شما

امـــواج نگــــاهتــان دلم را لرزاند / اصلا نکند زلـــــزله هستید شـــما

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این قدر خیـــال هـــــای بیهــوده نبـاف / ماییم و ،دو خط رباعی و، یک دل صاف

در آینه ی دلم به جز عکس تو نیست / شک داری اگـــــر بیــا دلم را بشکاف

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از بس که درون سـیـنـ ـه تنهـا مـــانده / در مـــانده ا م از دست دل وا مـانده

در داخل سیـ ـنـ ه درد شیرینی هست / آیــــا دل من پیش شمـا جـا مــانده !؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مــــارا نکشان به سوی لبهای خودت / بر گـــــرد برو بخواب در جـــــای خودت

می خواهی اگر ببوسمت حرفی نیست / امـــــا همه ی عــواقبش پــــای خودت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مراقب شادی توام همچنان که تو پاسبان شادی منی

در آرامش نخواهم بود اگر در آرامش نباشی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کار سختی ستْ دوست نداشتنِ تو باید برای خودم کار دیگری دست و پا کنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عمقِ چشم هات

قصه ی هزار و یک شبِ یلداست تمام نمی شود هر چه می خوانم

2 / 9 / 1390

3:17 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

لاو(LOVE)

________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
________________@@@@@_______
__@@@@@@@@@@@@@@_______
__@@@@@@@@@@@@@@_______
_______________________________
_________@@@@@@@___________
_____@@@@@@@@@@@_________
___@@@@@______@@@@@_______
__@@@@@_________@@@@@_____
_@@@@@___________@@@@@____
_@@@@@___________@@@@@____
_@@@@@___________@@@@@____
__@@@@@_________@@@@@_____
___@@@@@______@@@@@_______
______@@@@@@@@@@@________
_________@@@@@@@____________
________________________________
__@@@@@____________@@@@@__
___@@@@@__________@@@@@___
____@@@@@________@@@@@____
_____@@@@@______@@@@@_____
______@@@@@____@@@@@______
_______@@@@@__@@@@@_______
________@@@@@@@@@@________
_________@@@@@@@@@________
__________@@@@@@@@_________
___________@@@@@@@_________
____________@@@@@@__________
_______________________________
____@@@@@@@@@@@@@______
____@@@@@@@@@@@@@______
_________________@@@@@______
_________________@@@@@______
_________________@@@@@______
____@@@@@@@@@@@@@______
____@@@@@@@@@@@@@______
_________________@@@@@______
_________________@@@@@______
_________________@@@@@______
____@@@@@@@@@@@@@______
____@@@@@@@@@@@@@______

1 / 9 / 1390

5:47 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

شکلک های جالب

??ادامه مطلب??

1 / 9 / 1390

5:35 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§

صفحه قبل 1 ... 63 64 65 66 67 ... 74 صفحه بعد

خانه? پروفايل ? طراح