آخه من هيچي ندارم كه نثار تو كنم
تا فداي چشاي مثل بهار تو كنم
مي درخشي مثل يك تيكه جواهر توي جمع
من مي ترسم عاقبت يه روز قمارت بكنم
من مثه شباي بي ستاره سرد و خالي ام
خوب مي ترسم جاي عشق غصه رو يار تو كنم
تو مثه قصه پر از خاطره هستي نمي خوام
من بي نشون تو رو نشونه دارت بكنم
تو كه بي قرار ديدن شب و ستاره اي
واسه ديدن ستاره بي قرارت بكنم
مثه دريا بي قراري نمي توني بموني
من چرا مثل يه بركه موندگارت بكنم
من مثه شباي بي ستاره سرد و خالي ام
خوب مي ترسم جاي عشق غصه رو يار تو كنم
تو بگو خودت بگو با تو بمونم يا برم
آخه من هيچ نمي خوام كه غصه دارت بكنم !!!
C†?êmê§ |