بهارا با من و ما مهربان باش
دراین بی آشیانی آشیان باش
دل تنهای من بی همزبان است
در این بی همزبانی همزبان باش
بهارا قلب من امروز مرده
در این مردن تو بر من روح و جان باش
بیا در قلب من بنشین هم اینک
در این بی سایبانی سایبان باش
مرا کز هر دو عالم بی نصیبم
نصیبی باش و بر تیرم کمان باش
به ویدا گو که دست از خویش برکش
تو همچون ما بیا و یک جهان باش
C†?êmê§ |