بمون......


Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

نمي دوني چقدر لذت بخشه که از تو مي نويسم

شايد کسي درک نکنه اما حسي که من دارم رو نميشه وصف کرد

باز هم براي تو مي نويسم که اميد ديدار نگاهت منو زنده نگه مي داره

تويي که شهد شيرين عشق رو بر لبانم نوشاندي

تا بار ديگر زندگي رو از سر بگيرم

مهتاب بدون نور چشمهاي تو خاموشه 

تو مي تابي دل خسته ام رو بي تاب تر مي کني

مثل بارون بر تن تشنه ام مي باري و سيرابم مي کني

اين همه شور و هيجان رو مديون صداي مهربون توام

تمام فصلها با وجود پاک تو زيبا و شيرينه و بي تو زيباترين ها

و تمام لحظاتم سرد و غمگينه  

بمون تا براي هميشه با تو عاشق بمونم

با من بمان که هرم نفس هايت گرمي سراي من است

و گرمي دستانت آرامش بخش رويا هاي من

ميلاد تو شادي بخش هستي من است

 وجود تو بهانه سر مستي من

بهترينم با من بمان

بمان و فراموشم نکن

و تا ابد در کنارش باشم

چه بخواي چه نخواي مي موني در يادم






http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png


10 / 1 / 1391 10:40 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§