ارامش


Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

http://www.yasgroup.ir/wp-content/uploads/2012/09/aramesh-yasgroup.ir_.jpg

باز کن پنجره را
صبح دميد
چه شبي بود و چه فرخنده شبي
آن شب دور که چون خواب خوش از ديده پريد
کودک قلب من اين قصه ي شاد
از لبان تو شنيد
زندگي رويا نيست
زندگي زيبايي ست
مي توان
بر درختي تهي از بار
زدن پيوندي
مي توان
در دل اين مزرعه ي خشک و تهي بذري ريخت
مي توان
از ميان «فاصله ها» را برداشت
دل من با دل تو
هر دو «بيزار» از اين فاصله هاست
قصه ي شيريني ست
کودک چشم من از قصه ي تو مي خوابد
قصه ي نغز تو از غصه تهي ست
باز هم قصه بگو
تا به آرامش دل
سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم...






http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png



†??'§ : آواره مرگ, Avarehmarg, بهنوش , باز هم بی کسی رو چاره کردیم , تنهایی , عاشقونه , محبت , عشق,
12 / 11 / 1391 10:45 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§